نوشته‌ها

تولید برق از تجدیدپذیرها در آمریکا از زغال سنگ پیشی گرفت

زیست آنلاین: بر اساس یک گزارش جدید، منابع تجدیدپذیر شامل انرژی خورشیدی، بادی و برق آبی، برق بیشتری نسبت به نیروگاه های زغال سنگ در تمامی روزهای آوریل تولید کردند.

به گزارش زیست آنلاین، در این گزارش که توسط تحلیل اقتصادی و مالی انرژی (IEFA) تهیه شده آمده است کاهش استفاده از زغال سنگ برای تولید برق در ایالات متحده در سال ۲۰۲۰, به دلیل قیمت پایین بنزین، آب و هوای گرم و ظرفیت قابل توجه تجدیدپذیر جدید که در اواخر سال گذشته به شبکه وصل شد، شتاب گرفته است. البته تقاضای كمتر انرژی ناشی از بیماری همه گیر کرونا نیز در كاهش مصرف زغال سنگ نقش داشته است.

داده های اولیه از مانیتور ساعتی شبکه توسط EIA نشان داد که انرژی خورشیدی، بادی و برق آبی به طور مشترک، به مدت ۴۰ روز، بین 25 مارس تا 3 می، بیشتر از نیروگاه های زغال سنگ برق تولید کردند.

این گزارش نشان می دهد که چگونه شیوع گسترده ویروس می تواند علیرغم تلاش های دولت ترامپ و وزارت انرژی ایالات متحده برای تقویت صنعت سوخت های فسیلی در سال های اخیر، کاهش استفاده از آن را شتاب دهد.

منبع: newsweek

گونه واسطه منتقل کننده ویروس کرونا به انسان ممکن است هرگز شناسایی نشود

زیست آنلاین: شواهد نشان می دهد که یک حیوان، به عنوان میزبان میانی، ویروس کرونا را از خفاش های وحشی به انسان منتقل کرده است. اما شناسایی آن ممکن است هیچگاه اتفاق نیفتد.

به گزارش زیست آنلاین، در حالی که سازمان بهداشت جهانی می گوید که این تحقیقات به “منشا طبیعی” ویروس اشاره دارد، برخی از دانشمندان می گویند که هرگز نمی توان متوجه شد که اولین نفر چگونه به این ویروس مبتلا شده است. هنوز مشخص نیست که آیا این حیوان میزبان در بازار حیوانات وحشی ووهان در چین فروخته شده است یا خیر. اما تجارت حیوانات وحشی به عنوان منبع بالقوه این ویروس شناخته می شود.

محققان می گویند که این تجارت منبعی برای انتقال بیماری گونه ها به یکدیگر است، که دلیل شیوع بیماری های قبلی و این بیماری همه گیر است.

کارشناسان بیماری های عفونی بر این باورند مانند بسیاری از بیماری های نوظهور انسان، این ویروس نیز در ابتدا به طور غیرمستقیم جهش کرده است.

پروفسور آندریو کانینگهام می گوید: ما انتظار داشتیم این که این اتفاق بیافتد. این بیماری ها در سالهای اخیر به دلیل مداخله انسان ها در زیستگاه های حیات وحش و افزایش تماس و استفاده از حیوانات وحشی توسط افراد بوجود می آید.

منبع: bbc

گرم شدن کره زمین الگوی سایکلون های گرمسیری در سراسر جهان را تغییر داده است

زیست آنلاین: یک مطالعه نشان می دهد که تغییرات اقلیمی ناشی از فعالیت انسان ها، در شکل گیری پراکندگی سایکلون های گرمسیری در 40 سال گذشته نقش داشته است.

به گزارش زیست آنلاین، براساس این تحقیق تعداد سایکلون های گرمسیری که در اقیانوس اطلس شمالی و اقیانوس آرام مرکزی شکل می گیرند اندکی افزایش یافته است، در حالی که تعداد کمتری در اقیانوس هند و غرب اقیانوس آرام رخ داده است.

محققان می گویند عوامل دیگری نیز مانند فوران های آتشفشانی بزرگ و آزاد شدن آئروسل ها توسط انسان نیز در تغییرات سایکلون ها نقش داشته اند. این تحقیقات شواهد محکمی ارائه می دهد که گرم شدن کره زمین ناشی از فعالیت انسان تأثیر قابل توجهی بر سایکلون های گرمسیری جهان داشته است.

سایکلون های گرمسیری طوفانی است که در فراز اقیانوس های گرمسیری و در حداقل 5 تا 30 درجه عرض جغرافیایی در شمال یا جنوب خط استوا شکل می گیرد. منطقه ای که دمای آب حداقل 27 درجه سانتیگراد است.

طوفان های گرمسیری شدید در اقیانوس اطلس شمالی و شمال و مرکز اقیانوس آرام “hurricanes”، در شمال غربی اقیانوس آرام typhoons و در اقیانوس آرام جنوبی و اقیانوس هند ” tropical cyclones” ( سایکلون گرمسیری) نامیده می شوند.

تحقیقات نشان داده است که تغییرات اقلیمی احتمال بروز بسیاری از وقایع سایکلون، از جمله طوفان هاروی که در سال 2017 در تگزاس و طوفان کاترینا که در سال 2005 در نیواورلئان و مناطق اطراف آن رخ داد را افزایش داده است.

با این حال، در حال حاضر اثبات نشده است که ارتباطی بین تغییرات اقلیمی و افزایش تعداد سایکلون های گرمسیری در جهان وجود دارد. در حال حاضر جهان تقریباً 100 سایکلون گرمسیری را در سال تجربه می کند.

منیع: carbonbrief

 سرمایه گذاری 300 میلیون دلاری استرالیا برای تقویت پروژه های هیدروژن

 زیست آنلاین: دولت موریسون وظیفه سرمایه گذاری شرکت تأمین مالی انرژی پاک را تغییر خواهد داد تا مبلغ 300 میلیون دلار برای تامین برنامه هیدروژن پیشرو، به عنوان بخشی از استراتژی ملی هیدروژن، اختصاص دهد.

به گزارش زیست آنلاین، دولت موریسون وظیفه سرمایه گذاری شرکت تأمین مالی انرژی پاک را تغییر خواهد داد تا مبلغ 300 میلیون دلار برای تامین برنامه هیدروژن پیشرو، به عنوان بخشی از استراتژی ملی هیدروژن، اختصاص دهد.

حرکت ائتلاف برای ایجاد یک صندوق تأمین مالی هیدروژن اختصاصی، امروز دوشنبه تأیید خواهد شد و جلوتر از تغییرات دیگری که دولت قصد دارد در برنامه سرمایه گذاری CEFC شامل نیاز به حمایت از سرمایه گذاری های جدید برای اطمینان از قابلیت اطمینان شبکه بوجود بیاورد، قرار خواهد گرفت.

CEFC برای پشتیبانی از ثبات شبکه نیاز به تغییر قانون دارد. با توجه به کاهش جلسات پارلمان، معلوم نیست چه زمانی این قانون تصویب خواهد شد.

برای تسهیل صندوق هیدروژن جدید، دولت باید یک ابزار قانونی را برای به روز کردن موافقت سرمایه گذاری ارائه دهد.

در بیانیه مشترک، وزیر انرژی، آنگوس تیلور و وزیر دارایی، ماتیاس کورمان اعلام کردند که CEFC برای پروژه های پشتیبانی از صنعت ملی هیدروژن، منابع اعطایی فراهم می کند.

این منابع اعطایی شامل سرمایه گذاری های جدید در پیشبرد تولید هیدروژن، توسعه زنجیره های صادراتی و داخلی، ایجاد قطب های هیدروژن و حمایت از پروژه هایی که تقاضای داخلی برای هیدروژن ایجاد می کنند، است.

منبع: theguardian

لبخند کرونا به بازار پلاستیکهای یک بار مصرف

در پی اهمیت فزاینده بهداشت در بحران پاندمی ویروس کرونا که اولویت‌های محیط زیستی مصرف کنندگان را برای جلوگیری از ابتلا به بیماری کووید ۱۹ تقلیل داده، فروش پلاستیکهایی مانند پلی‌استایرن افزایش پیدا کرده است.

به گزارش زیست آنلاین، برای صنعت پلاستیک که با کاهش تقاضا برای کالاهای خانگی و خودروها دست و پنجه نرم می کرد، این اتفاق خوبی است. شرکتهای Ineos Styrolution آلمان و ترینسئوی آمریکا شاهد افزایش دو رقمی فروش در صنایع بسته بندی غذا و بهداشتی درمانی بوده اند.

کوین مک کواد، مدیرعامل شرکت Ineos Styrolution که بزرگترین تولیدکننده پلی‌استایرن در جهان است، در این باره گفت: ما چنین چیزی را پیش بینی نکرده بودیم. فروش در فوریه در اروپا و در مارس و آوریل در آمریکا افزایش پیدا کرد.

ماهیت شدیدا واگیردار ویروس کرونا باعث شده دولتهای سراسر جهان کسب و کارها را تعطیل کرده و مردم را در قرنطینه خانگی نگه دارند. این پاندمی به کسب و کار تولیدکنندگان پلاستیک رونق بخشیده است. وزارت امنیت داخلی آمریکا تولید برخی از این مواد یک بار مصرف را زیرساخت حیاتی ضروری اعلام کرده ست. نیویورک که با هزاران قربانی به یکی از کانونهای شیوع ویروس کرونا تبدیل شده، یکی از ایالتهایی بوده که ممنوعیت کیسه های پلاستیکی را به تعویق انداخته است.

برندگان این وضعیت تامین‌کنندگان مواد خام مانند لیون‌دل‌بازل اینداستریز، توتال و ترینسئو هستند که هفته جاری گزارشهای عملکرد سه ماهه خود را اعلام می‌کنند. به گفته فرانک بوزیچ، مدیرعامل ترینسئو، هزینه‌های کمتر ناشی از ریزش قیمت نفت هم به تولیدکنندگان پلی‌استایرن کمک کرده است حجم تولیدشان را افزایش دهند.

سالانه حدود ۱۵ میلیون تن پلی‌استایرن در سطح جهانی تولید می شود و این ماده در خودروها، هواکشهای بیمارستانها و لیوانهای یک بار مصرف قهوه و بسته بندی غذا مورد استفاده قرار می‌گیرد.

دیکسی کاپ که بیش از یک قرن پیش به شکل یک کاغذ یک بار مصرف برای جلوگیری از انتشار میکروبها در مدارس اختراع شد، به تولید انواع پلی‌استایرن کمک کرد و فرهنگ استفاده از پلاستیکهای یک بار مصرف از دهه ۱۹۵۰ شکل گرفت.

به گزارش ایسنا، اما انتقادهای محیط زیستی در چند سال اخیر قوت گرفت و به درخواستها برای ممنوعیت استفاده از پلاستیکهای یک بار مصرف و استفاده از کیسه‌های خرید قابل مصرف مجدد و استفاده از لیوان شخصی در مکانهایی مانند شرکت زنجیره‌ای قهوه آماده استارباکس منجر شد.

بر اساس گزارش بلومبرگ، اما ویروس کرونا اوضاع را به نفع تولیدکنندگان پلی‌استایرن تغییر داد و دو شرکت Ineos Styrolution و ترینسئو کارخانه‌هایی را برای تولید پلیمر مناسب برای تماس مستقیم با مواد غذایی مانند ماست راه اندازی کرده‌اند.

سوسیالیست های بدبین به سبزها

زیست آنلاین : همگرایی سوسیالیسم و محیط زیست که در اکوسوسیالیسم به اوج می رسد، باعث شده است تا سوسیالیست ها توجه ویژه ای به پیوند منافع کارگری و مساله محیط زیست نشان دهند و این دو را جدائی ناپذیر بپندارند.

این یادداشت سعی دارد در مختصرترین شکل ممکن، نظریات رقیب چنین چشم اندازی را بررسی کند.

1- اگرچه مساله محیط زیست از سوی جنبش سبز همواره مساله ای فراطبقاتی تلقی شده است که به منافع همه افراد و اقشار جامعه گره خورده، اما نمی توان انتظار داشت که همه طبقات به صورت همزمان و به نسبت برابر تلاش هایی را برای حل این بحران انجام دهند. در نتیجه جنبش بوم شناختی برای تکثیر خود ناچار به انتخاب بستری مناسب از بین طبقات متعارف جامعه است که در کلاسیک ترین شکل ممکن شامل طبقه متوسط و بالا، کارگر و پایین و مطرودین اجتماعی خواهد بود.

2- طبقه متوسط در غرب اولین طبقه ای بود که به مساله محیط زیست توجه نشان داد. اعضای این طبقه، تماما بار تشکیل احزاب سبز و سازمان های مختلف حمایت از حقوق حیوانات و طبیعت را برعهده گرفتند. تبیین این پدیده توسط رونالد اینگلهارت تحت مفهوم توجه به ارزش های پسامادی نظریه پردازی شد. بر طبق چنین نظریه ای از آن جا که طبقه متوسط مرفه بعد از جنگ در غرب در تامین نیازهای مادی خود کوچکترین دغدغه ای نداشتند، روی به ارزش های غیرمادی همچون حفظ محیط زیست آوردند. شواهد تجربی و پژوهش های میدانی در تمام کشورهای توسعه یافته نیز موید چنین نظریه ای بود و تا مدت ها پارادایم اصلی جامعه شناسی برای پیوند طبقه با محیط زیست به شمار می آمد.

3- اگرچه سوسیالیست ها تا مدتها به محیط زیست گرایان بدبین بودند و نه تنها آن را درخششی زودگذر و فانی محصول بورژاوزی در عرصه سیاست می دانستند بلکه از آن بالاتر تصور می کردند چنین جنبشی کارگران را از نبردهای بنیادی که هنوز می‌بایست میان کار و سرمایه رخ دهند منصرف می سازد.
اما به مرور این دو جریان خود را در جبهه جنگ با دشمن مشترکی به نام سرمایه داری یافتند و هر کدام تلاش کردند تا بدون تجدید نظر اساسی در پیش فرض های بنیادی، اصول فرعی خود را مطابق با اندیشه های جریان مقابل بازتعریف کنند. یکی از این اصول فرعی معنای محیط زیست بود.

4- تا پیش از ورود سوسیالیست ها، محیط زیست عموما همان طبیعت دست نخوره و بکر تعبیر می شد اما سوسیالیست ها، مرزهای معنایی محیط زیست را تا جوامع انسانی و طبیعت انسان ساز بسط دادند. از نظر آن ها وقتی آلودگی زباله در محله های کارگر نشین بیداد می کند و محیط زیست روزانه بسیاری از مردم نیازمند بازسازی است، اختصاص سرمایه برای حفاظت از(برای مثال یوزپلنگ) غیرمسئولانه خواهد بود. سوسیالیست ها معتقد بودند که نباید محیط زیست را به طبیعت وحش تقلیل داد و پهنه های زیستی انسان ساز نیز می بایست در دستور کار مبارزات زیست محیطی قرار بگیرد، و البته قسمت بزرگی از جنبش سبز چنین درخواستی را در تضاد با رویکردهای خود نمی دید.
به این ترتیب مساله عدالت محیط زیستی و منافع محیط زیستی طبقه کارگر، دستگیره مناسبی بود که هم سوسیالیسم و هم جنبش سبز می توانستند بر آن دست بیندازند و دری را بگشایند.

5- اکوسوسیالیسم از دل امکان چنین دستگیره های مشترکی پدیدار شد و لازم به تکرار نیست که همچون هر مکتب دیگری سرشار از تطور و پوست اندازی و نظرات مختلف و گاها متضادی است که این یادداشت اشاره به آن ها را در دستور کار خود ندارد.

6- اما داستان اصلی این یادداشت از این جا شروع می شود که طبقه کارگر آیا واقعا به کار حفاظت از محیط زیست می آید؟
چرا کار به آن جا کشیده شد که رودلف باهرو یکی از پیشگامان حزب سبز آلمان که خود نیز متعلق به اردوگاه مارکسیست بوده است از پنداشتن طبقه کارگر به عنوان پرولتاری پیشرو دست کشید و بعد ها از یک دیدگاه جهانی بوم شناختی تا آنجا پیش رفت که از طبقه کارگر عنوان بدترین طبقه استثمار کننده تاریخ یاد کرد؟/ساحت زیست

 اقتصاد سبز  رهیافتی برای کاهش اثرات تغییرات اقلیمی در شهرها

علی محمد نژاد – دکترای برنامه ریزی شهری از دانشگاه شهید بهشتی

زیست آنلاین: پس از جنگ جهانی دوم و تا دهه 1960، رشد اقتصادی شاخصی مهم برای سنجش پیشرفت کشورها بود. اما اقتصاد دانان بسیاری نشان دادند که رشد اقتصادی به تنهایی نمی‌تواند عاملی برای پیشرفت همه‌جانبه کشورها باشد. از این رو، اندک ‌اندک مفهوم توسعه اقتصادی جایگزین مفهوم رشد اقتصادی شد. با این حال، از نظر پیتر هال ، توسعه اقتصادی که علم اقتصاد نئوکلاسیک آن را ترویج می‌کرد نیز هیچ‌گاه مسائل کشورها و کلان ‌شهرهای آن‌ها را بررسی مطلوب و رضایت ‌بخشی نکرده است.

از دید پیتر هال، در توسعه اقتصادی، بین مطلوب ‌بودن یا عوامل رضایتمندی در تک ‌تک وجوه زندگی بشر، به ‌ندرت وجه تمایزی قائل می‌شوند و به تمامی آن‌ها ارزشی برابر می‌دهند. همین نکته باعث شد که امروزه در توجه صرف به رشد و توسعه اقتصادی، به‌منزله عامل پیشرفت شهرها، تردید ایجاد شود. در این زمینه، نخبگان شهری چالش‌های بی‌ثباتی ذاتی سرمایه ‌داری نئولیبرال و جغرافیای نابرابر تولید و مصرف انرژی را شناسایی کرده‌اند.

در واقع، به نظر می‌رسد شکوفایی اقتصاد معاصر جهان، که بر مبنای نظریه‌های نئولیبرالیستی و آزادگذاری بازار و طی سه دهه اتفاق افتاده بود، به ‌ناگاه همچون حبابی ترکیده و چهره راستین خود را، در تهدید محیط‌ زیست و منابع کمیاب و نیز گسیختگی اجتماعی و رشد فقر، به نمایش گذاشته است. دهه‌ها از تولید ثروت جدید از طریق مدل «اقتصاد قهوه‌ای» ، استوار بر سوخت‌های فسیلی، می‌گذرد و این شیوه حاشیه‌ای شدن اجتماعی، تخریب زیست ‌محیطی و تهی‌سازی منابع را به دنبال داشته است.

به طور کلی، چرخه تولید، توزیع و مصرف شهرها و کشورها بر مبنای اقتصاد نئوکلاسیک می‌چرخد. این اقتصاد دارای ویژگی‌های ذیل است: برون‌فکنی هزینه‌های زیست ‌محیطی و تحمیل بر اجتماع؛ بی‌توجهی به حفاظت نظام‌های تقویت ‌کننده حیات؛ سیر خطی تولید و رشد بدون محدودیت منابع یا تنگنای محیطی؛ نگرش تولید مدار و انسان‌ محور در برابر مردم ‌مدار و بوم‌ محور؛ بی‌توجهی به بقای اجتماعات/ انسان برای ارتقای شرکت‌ها/ سرمایه. داده‌ها نشان می‌دهند، در تمامی کشورهای دنیا، رابطه‌ای مثبت بین انتشار گاز دی‌اکسید کربن و تولید ناخالص ملی برحسب سرانه یا شاخص توسعه انسانی وجود دارد. با نگاهی دقیق‌تر، درمی‌یابیم این رابطه حتی در گذشته نیز ایده‌آل نبوده است.

کشورهایی، با سطوح یکسان توسعه انسانی یا اقتصادی، می‌توانند انتشار دی‌اکسید کربن برحسب سرانه متفاوتی داشته باشند. روشن است که عوامل بسیاری میزان انتشار این گازها را تعیین می‌کنند؛ مسیرهای توسعه تاریخی، شیوه‌های کسب درآمد، ساختار نظام‌های اقتصادی و فناوری‌هایی که اتخاذ می‌شوند. نهادهای غالب، سیاست‌ها و مشوق‌ها، دانش دقیق و آگاهی وسیع از مخاطرات در شرف وقوع و گزینه‌های کاربردی نیز می‌تواند مسیر انتشار گازهای گلخانه‌ای را تحت تأثیر قرار دهد.

بنابراین، آشتی‌دادن توسعه اقتصادی رقابتی کشورهای ثروتمند و فقیر، در یک نظام اقتصاد جهانی، چالش اصلی شمرده می‌شود و این چالش با تغییرات آب ‌وهوایی، نبودِ امنیت در زمینه انرژی و کمبود اکولوژیکی روبه ‌روست. اقتصاد سبز، با پیشنهاد مسیر توسعه دیگری که وابستگی به کربن را کاهش می‌دهد، منابع و کارآیی انرژی را ارتقا می‌بخشد و از تخریب محیطی می‌کاهد، می‌تواند این چالش‌ها را حل ‌وفصل کند.

سران زمین، به ‌منظور مقابله با روند رو به رشد تخریب و طرح راه ‌حل مناسب برای نیل به توسعه پایدار، طی اجلاس زمین، در سال 1992 گرد هم آمدند که حاصل آن تدوین سند دستورکار 21 بود. در سال 2009، مجمع عمومی سازمان ملل تصمیم گرفت کنفرانسی را، در سال 2012، در ریودوژانیرو (ریو+20) برگزار کند تا بیستمین سال برگزاری کنفرانس ریو را جشن بگیرد. دو دستورکار ریو+20 شامل «اقتصاد سبز در بستر توسعه پایدار و حذف فقر» و «چارچوب بین‌المللی برای توسعه پایدار» می‌شد. اهدافی که در این اجلاس دنبال می‌شد بدین قرار بود: تجدید تعهد سیاسی به توسعه  پایدار، ارزیابی پیشرفت و ازبین‌بردن شکاف بین آنچه تعهد شده و باید به اجرا درآید، پرداختن به چالش‌های نوظهور. خروجی سند کنفرانس ریو+20 شش فصل دارد که، در فصل پنجم آن، به یکی از چالش‌های نوظهور، به نام تغییر اقلیم، می‌پردازد.

طی چند سال گذشته، جهان شاهد گسترش ایده اقتصاد سبز بوده است. این ایده حاصل تفکرات اقتصاد دانان محیطی بود و به جریان اصلی در گفتمان سیاست تبدیل شد. برنامه زیست ‌محیطی سازمان ملل، اقتصاد سبز را یکی از نتایج بهبود سلامت انسان و برابری اجتماعی می‌شمارد زیرا مخاطرات زیست‌ محیطی و کمبودهای اکولوژیکی را کاهش می‌دهد. در ساده‌ترین بیان، اقتصاد سبز اقتصادی است با کمترین میزان انتشار کربن ، دارای کارآیی منابع  و از لحاظ اجتماعی، دربرگیرنده. در اقتصاد سبز، رشد درآمد و اشتغال، با سرمایه‌گذاری عمومی و خصوصی، در جهتی هدایت می‌شود که تولید کربن و آلودگی را کاهش، انرژی و کارآیی منابع را افزایش دهد و از کاهش تنوع زیستی و زوال خدمات زیست‌بوم جلوگیری کند.

هدف اصلی، برای گذار به اقتصاد سبز، بسترسازی رشد اقتصادی و سرمایه‌گذاری است؛ به صورتی که کیفیت زیست ‌محیطی و دربرگیری اجتماعی را افزایش دهد. چنین سرمایه‌گذاری‌هایی نیازمند حمایت و پشتیبانی با هزینه‌های عمومی هدفمند، اصلاحات سیاسی و تغییر قوانین است. این مسیر توسعه باید سرمایه طبیعی را، به منزله دارایی اقتصادی حیاتی و همچون ذخیره منافع عمومی، حفظ کند و افزایش دهد و در مواردی که لازم است، بازسازی کند. این مسئله، به ‌ویژه، برای مردم فقیری که معیشت و امنیت آن‌ها به طبیعت وابسته است، اهمیت دارد.
برخی از اصول و مفاهیم کلی اقتصاد سبز به شرح زیر است:

–    اقتصاد کم ‌کربن : بخشی از اقتصاد سبز که، با میزان انتشار کربن بر اثر فعالیت‌های اقتصادی، سنجیده می‌شود.
–    رشد سبز : تولید ناخالص داخلی در شرایط و بسترهای سبز رخ می‌دهد و علاوه بر این، بر بخش‌های سبز، به‌منزله موتورهای جدید رشد، تأکید می‌کند.
–    مشاغل سبز : مشاغلی در بخش‌های سبز که اغلب «مشاغل یقه ‌سبز» شناخته می‌شوند.
–    اقتصاد چرخشی : اقتصادی که در آن پسماندها، از فرایند تولید یا مصرف، به صورت چرخه‌ای و در جایگاه درونداد جدیدی، دوباره به فرایند تولید و مصرف بازمی‌گردد.
–    اقتصاد اکولوژیک : اقتصادی که دارای ویژگی‌های اکولوژیک است (مانند تنوع زیستی و ظرفیت برد) و از عملکردهای اکولوژیک، برای کمک به اقتصاد و اکوسیستم (مانند کشاورزی ارگانیک)، بهره می‌گیرد.
شهرهای سبز؛ تجلی فضایی اقتصاد سبز

تا سال 2050، دوسوم جمعیت جهان در شهرها و نواحی شهری زندگی خواهند کرد. هم‌اکنون، شهرها 67% مصرف انرژی جهانی را به خود اختصاص داده‌اند و در انتشار جهانی حدوداً 40 تا 70% گازهای گلخانه‌ای نقش دارند. جوامع به عملکرد نظام اقتصاد شهری وابسته‌اند؛ در حالی که اقتصاد شهری وابسته به منابع و خدمات اکوسیستم است. همچنین، باید بگوییم که دولت‌های محلی مایل‌اند بازیگران اصلی، در فراهم‌ کردن بسترهای لازم برای سبزکردن اقتصادی محلی و شهری، شناخته شوند.

برای ایجاد شهرهای سبز، باید فرم شهری و تراکم، کاربری زمین، راهبردهای طراحی، فناوری‌ها، ساخت مسکن، زیرساخت‌های آب و انرژی و سیستم‌های جمع‌آوری پسماند بهبود یابد تا مصرف انرژی و منابع کاهش یابند.

شهرهای سبز به صورت شهرهایی دوستدار محیط ‌زیست تعریف می‌شوند. سطوح آلودگی و انتشار کربن، مصرف آب و انرژی، کیفیت آب، ترکیب انرژی، حجم مواد زائد و میزان بازیافت، میزان فضای سبز، جنگل‌های شهری، کمبود زمین کشاورزی شاخص‌هایی‌اند که عملکرد زیست ‌محیطی را می‌سنجند. سایر شاخص‌ها شامل سهم زندگی آپارتمانی، نرخ ماشینی ‌شدن و نسبت حمل ‌ونقل شهری می‌شود. تعریف شهرهای سبز برحسب شاخص‌های زیست محیطی به‌معنای غافل ‌شدن از موضوعات برابری اجتماعی نیست. در حقیقت، محیط‌ های زندگی سبزتر نقش مهمی در عادلانه‌ ساختن شهرها برای ساکنانش دارد.

در جهان، برخی شهرها به «شهرهای سبز» معروف‌اند که دلیل آن به ‌کارگیری سیاست‌های سبز، پروژه‌های سبز و خط سیر کلی آن‌ها به سوی عملکرد زیست ‌محیطی بهتر است. تعدادی از شهرها در اروپای غربی، ایالات متحده آمریکا و کانادا در زمینة راهبردهای سبز پیشتاز بوده‌اند. فرایبورگ، شهری با دویست‌هزار نفر جمعیت در آلمان، سنتی طولانی در ساختمان سبز و سرمایه‌ گذاری در بازیافت داشته و بین سال‌های 1992 و 2003، سرانه انتشار دی‌اکسید کربن خود را به 12% کاهش داده است. بسیاری از شهرها در کشورهای درحال ‌توسعه، به ‌ویژه در امریکای جنوبی، برچسب سبز بر خود دارند. مسئولان شهری، در کوریتیبا (برزیل)، سیاست‌هایی را برای یکپارچه ‌کردن کاربری زمین و برنامه ‌ریزی حمل ‌ونقل معرفی کردند و در دهه 1970، این شهر با خط اتوبوسرانی سریع (بی. آر. تی.) تجهیز شد. سنگاپور اولین برنامه جهانی تغییر مسیر را، در دهه 1980، معرفی کرد و هم‌اکنون، پیشتاز سیاست‌های پایدار در زمینه پسماند، آب و سبزکردن محیط است.

شهرنشینی برای شهرهای سبز هم چالش‌ها و هم فرصت‌هایی به ‌بار آورده است. چالش‌ها شامل مرحله شهرنشینی سریع و فشار ناشی از آن بر محیط و روابط اجتماعی است. فرصت‌ها، برای شهرهای سبز، امکان طراحی و برنامه‌ریزی و مدیریت ساختار کالبدی، به شیوه‌ای که دارای مزیت‌های زیست‌ محیطی باشد، و توسعه نوآوری‌های فناورانه همراه با مزیت‌های ناشی از هم ‌افزایی‌های بین عناصر تشکیل‌ دهنده  نظام شهری را دربر می‌گیرد.

سیاست‌های سبزکردن شهرها می‌تواند مزیت‌های اقتصادی، اجتماعی و زیست ‌محیطی داشته باشد. مزیت‌های اقتصادی آن بهره‌ بردن از صرفه ‌جویی ناشی از مقیاس، هزینه کمتر زیرساخت‌ها و کاهش هزینه‌های ناشی از تراکم ترافیکی را شامل می‌شود. مزیت‌های اجتماعی سیاست‌های اقتصاد سبز نیز ایجاد اشتغال، با تأکید بر مشاغل سبز، کاهش فقر و برابری اجتماعی، و بهبود کیفیت زندگی است. مزیت‌های بهداشتی و زیست‌محیطی شامل کاهش آلودگی و بهبودبخشیدن به بهداشت عمومی و خدمات زیست‌بوم و نیز کاهش خطرپذیری می‌شود.

در مجموع، راه‌ حل‌های گذار به شهرهای سبز، به یکباره، با رهیافت‌های کلاسیک برنامه‌ریزی بالا به پایین یا پایین به بالا به دست نخواهد آمد بلکه اقداماتی همچون ائتلاف بازیگران گوناگون در سطوح ملی و ایالتی و محلی، جامعه مدنی و اجزای گوناگون آن در بخش خصوصی و نهادهایی شامل دانشگاه‌ها و بنیادهای غیرهمسود و گروه‌های همسود لازم است تا تعهدی را پایه‌ ریزی کنند و در نتیجه، اقتصاد سبز در شهرها به پیش برود.

منابع استفاده شده:

–    یگانگی دستگردی، وحید، علی بهنام والا و هانی صیامی، (1390)، «بازبینی تأثیرات مثبت و تبعات منفی مناطق کلان‌شهری بر اقتصاد و محیط‌زیست جهان: مطالعة موردی اتحادیة اروپایی و آمریکای لاتین»، مدیریت شهری، ش. 27، صص. 162- 145.
– Davidson, M. & Iveson, K. (2015), “Recovering the politics of the city: From the ‘post-political city’ to a ‘method of equality’ for critical urban geography”, Progress in Human Geography, 39(5): 543-559.
– Scanlon, J. 2009. the Green Economy and International Environmental Governance. Toward a world summit for sustainable development in 2012. Conference – Brussels, Belgium. Accessible from this web: http://www.eesc.europa.eu/?i=portal.fr.towards-sustainable-development-summit-2012-presentations.3730
– UNEP (2011), “Towards a Green Economy: Pathways to Sustainable Development and Poverty Eradication – A Synthesis for Policy Makers”, www.unep.org/greeneconomy.

تولید پلاستیک‌های سازگار با محیط زیست با استفاده از آب

پایداری و تلاش برای کنترل بحران‌های اقلیمی باید هدفی بیش از کاهش انتشار کربن داشته باشد. ابداع مواد سازگار با محیط زیست و فرآیندهای ساخت که در آنها از مواد شیمیایی سمی استفاده نمی‌شود، گام مهمی در کاهش پیامدهای زیان‌آور جامعه انسانی در این سیاره به شمار می‌رود.

به گزارش زیست آنلاین، پژوهشگران دانشگاه فنی وین (TU Wien) و امپریال کالج لندن (Imperial College London)، یک روش جدید و غیرسمی ارائه داده‌اند که می‌تواند به ابداع مواد آلی سازگار با محیط زیست که کارآیی بالایی دارند، کمک کند.

پروفسور میریام آنترلاس (Miriam Unterlass)، استاد دانشگاه فنی وین و سرپرست این پژوهش گفت: مواد آلی که کارآیی بالایی دارند، ویژگی‌های قابل توجهی مانند مقاومت در برابر مواد شیمیایی تهاجمی و فشار مکانیکی را شامل می‌شوند. این ویژگی‌ها، مواد آلی را به مواد مناسبی برای استفاده در حوزه‌های گوناگون از جمله مکانیک پرواز، هوافضا، خودروسازی و صنایع مربوط به تجهیزات ورزشی تبدیل می‌کنند.

مواد آلی در مقایسه با دیگر مواد پایدار مانند فلزات و سرامیک، تراکم پایینی دارند که موجب می‌شود وزن سبکی داشته باشند و بتوان از آنها در حوزه‌های گوناگون استفاده کرد. همچنین آلی بودن این مواد موجب می‌شود که عناصر فراوانی باشند.

این گروه از مواد، تاکنون فقط با کمک راهبردهایی تولید شده‌اند که در آنها از مواد شیمیایی مضر استفاده می‌شود.

آنترلاس افزود: بسیاری از مواد حلال یا کاتالیزورها می‌توانند مشکلاتی را برای محیط زیست و سلامت انسان به همراه داشته باشند. حتی برخی از آنها به عنوان مواد سرطان‌زا شناخته می‌شوند. هدف ما از این پژوهش، غلبه کردن بر چنین مشکلاتی است.

پژوهشگران توانستند در این پروژه، تولید دو گروه مهم از پلیمرها را نشان دهند. آنترلاس ادامه داد: ویژگی‌های آب می‌توانند تحت فشار و دمای بالا، به صورت قابل توجهی تغییر کنند.

یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهند آبی که تحت فشار و دمای بالا تولید می‌شود، با بهبود انحلال ترکیبات آلی در آب، انتقال مواد شیمیایی را به صورت ساده‌تری انجام می‌دهد و دمای لازم برای واکنش را پایین می‌آورد.

آنترلاس اضافه کرد: ما امیدواریم که بتوانیم پژوهشگران بیشتری را به تولید این نوع مواد آلی ترغیب کنیم.

این پژوهش، در مجله Angewandte Chemie به چاپ رسید.

بالاترین غلظت میکروپلاستیک ها در بستر دریاها یافت شد

زیست آنلاین: سطح میکروپلاستیک های موجود در بستر دریا با 1.9 میلیون قطعه در یک متر مربع در بالاترین سطح خود قرار دارد.

به گزارش زیست آنلاین، محققان گفته اند که از میزان میکروپلاستیک های یافت شده در بستر کف دریا “شوکه شدند.

طبق تحقیقات انجام شده توسط دانشگاه منچستر انگلیس، پلاستیک های شناور کمتر از 1 درصد از 10 میلیون تن پلاستیک هایی هستند که هر سال وارد اقیانوس های جهان می شود. گمان می رود که 99 درصد دیگر در‌ اعماق اقیانوس ها جمع می شوند، اما تاکنون مشخص نشده که کجا سفر این پلاستیک ها به پایان می رسد.

مطالعه ای که روز پنجشنبه در مجله Science منتشر شد، نشان می دهد که جریان های دریایی عمیق مانند تسمه نقاله عمل می کنند و قطعات ریز پلاستیک ها را به سراسر بستر دریا منتقل می کنند. بوسیله این جریان ها میکروپلاستیک ها در انباشتهای رسوبی عظیمی جمع می شوند که محققان انگلیسی، آلمانی و فرانسوی آن را “کانونهای میکروپلاستیک” نامیدند.

دکتر یان کین، رییس تیم تحقیقاتی در گفت‌وگو با سی ان ان گفت که تیم تحقیقاتی از این کشف شوکه شد.

وی گفت : تکه های زباله مانند بطری ها، کیسه ها و نی های که اغلب روی سطح آب شناور می شوند” نوک کوه یخ ” هست. وی ادامه داد ما واقعاً از میزان میکروپلاستیک هایی که در بستر عمیق دریا پیدا کردیم، شوکه شدیم. این مقدار میکروپلاستیک را تاکنون مشاهده نکرده بودیم.

این میکروپلاستیک ها عمدتا از الیاف پارچه و لباس تشکیل می شوند که تصفیه خانه های فاضلاب قادر به فیلتر کردن و حذف آن ها نیستند.

این میکروپلاستیک ها به قدری ریز هستند که به راحتی توسط سیستم های تصفیه معمولی حذف نمی شوند و به راحتی وارد رودخانه ها و دریاها می شوند. میکروپلاستیک ها توسط بسیاری از موجودات دریایی خورده می شوند و آلودگی های شیمیایی موجود در آنها حتی ممکن است تا آخر در زنجیره غذایی باقی بماند و به بشقاب غذای ما منتقل شود.

منبع: cnn

 گرم شدن اقیانوس ها در حال از بین بردن گسترده یخ ها در گرینلند و قطب جنوب است

 زیست آنلاین: زمین به دلیل گرم شدن اقیانوس ها که ناشی از تغییرات اقلیمی است با سرعت بسیار زیادی یخ های خود را از دست می دهد.

به گزارش زیست آنلاین، یک مطالعه جدید که توسط ناسا انجام شده است نشان می دهد که صفحات یخ در
قطب جنوب و گرینلند به طور متوسط سالانه به ترتیب 118 و 200 گیگا تن یخ از دست داده اند. این مقدار یخ می تواند بیش از 127 میلیون استخر شنای استاندارد المپیک را پر کند.

طبق این مطالعه، این حجم ذوب یخ باعث شده تا سطح دریاها بین سالهای 2003 تا 2019 تقریباً نیم اینچ افزایش پیدا کند که اندکی کمتر از یک سوم از کل میزان مشاهده شده افزایش سطح آب در اقیانوس های جهان است. اگرچه در شرق قطب جنوب مقداری یخ افزایش پیدا کرده است، اما در مقایسه با مقدار یخ از دست رفته در مناطق دیگر، این افزایش اندک است.

طبق اعلام ناسا، دمای بالای تابستان عمدتاً عامل اصلی ذوب یخ ها است. دمای بالا، یخ سطح یخچال های طبیعی و ورق های یخی را ذوب کرده است.

یکی از اعضای تیم تحقیقاتی می گوید اگر یک یخچال یا ورقه یخی را به مدت یک ماه یا یک سال تماشا کنید، لازم نیست مطالعه خاصی انجام دهید تا بدانید که تغییرات اقلیمی چه بلایی سر یخچال ها می آورد.

این مطالعه طی 16 سال انجام و در 30 آوریل بصورت آنلاین در پایگاه Science منتشر شد.

منبع: cnn